:
:
:
:
:
:
تو مثل راز بهاري و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نميدانم
:
:
:
:
:
:
چه زيبا نقش بازي مي کنيم…
و چه آسان در پشت نقابهايمان پنهان مي شويم؛
حتي خدا هم
از آفرينش چنين بازيگراني در حيرت است
:
:
:
:
:
:
حيران شده ي گريه ي پنهاني خويشم
آرامشي از لحظه ي طوفاني خويشم
پنهان شدي و فکر خيانت به سرم زد
شرمنده ي اين حالت شيطاني خويشم ..
:
:
:
:
:
:
از اداره کشاورزي مزاحمت ميشم لطفا به محبتي که تو دلم کاشتي رسيدگي کنيد !
با تشکر !
:
:
:
:
:
:
امروز روز جهاني “فضوليه”
? سوال که ته دلت مونده ازم بپرس قول ميدم جواب بدم !
:
:
:
:
:
:
سلام خوبي !؟
يه زحمت بکش برام ، هروقت از جلوي آينه رد شدي ، دوست منم ببوس !
:
:
:
:
:
:
:
تراشکـــــــار ماهـــــــري شده ام بس کـــــــه تـــــــو نيـــــــامدي
و من بـــــــراي دلــــــــم بهانـــــــه تراشيدم . . . !
:
:
:
:
:
:
:
باد آورده را باد مي برد
اما
تو که با پاي خودت آمده بودي . . .
:
:
:
:
:
:
:
اي هميشه جاودانه در ميان لحظه هايم
غصه معنايي ندارد تا تو مي خندي برايم . . .
:
:
:
:
:
:
:
بي هيچ صدائي مي آيند
زماني که نمي داني
در دلت يک مزرعه آرزو مي کارند و…
بي هيج نشاني از دلت مي گريزند
تا تمام چيزي که به ياد مي آوري
حسرتي باشد به درازاي زندگي
چه قدر بي رحمند روياهـا . . .
:
:
:
:
:
:
:
گر گرد کسي بسيار گردي
گرچه بس عزيزي ، خوار گردي
:
:
:
:
:
:
سکوت ميکنم
نه به احترام آنان که از فريادم خسته شدند!
نه براي آناني که به دنبال سکوتم هستند!
نه براي دل او که ميخواهد با سکوتم،مرا بشکند!
و نه براي بودني تکراري
سکوت ميکنم،
چون صداي تو را در سکوت مي شنوم
تو که تمام دنياي پر از فريادم را به يکباره خاموش کردي،
و به من سکوت را هديه دادي..
:
:
:
:
:
:
عشق هوس محبوب شدن نزد معشوق است .
:
:
:
:
:
:
پاييز غريب و بي رحم ، اون همه برگ مگه کم بود ؟ / گل من رو چرا چيدي ، گل من دنياي من بود
:
:
:
:
:
:
باز پاييز است, اندکي از مهر پيداست ؛ حتا در اين دوران بيمهري , باز هم پاييز زيباست.
:
:
:
:
:
:
غمگين تر از پاييز ، زمستونه که بهار نديده ، اما غمگين تر از او منم که تو را نديدم
:
:
:
:
:
:
آسمان وقف نگاهت گل من...مانده ام چشم به راهت گل من..هرکجا هستي و باشي گويم که خدا پشت و پناهت گل من
:
:
:
:
:
:
بوديم و کسي پاس نمي داشت که هستيم .باشد که نباشيم و بدانند که بوديم
:
:
:
:
:
:
يکي محبت ميکنه و يکي ناز ميکنه ! اوني که ناز ميکنه هميشه محبت مي بينه اما اوني که محبت ميکنه هميشه تنهاي تنهاست
:
:
:
:
:
:
:
عاشقت خواهم ماند بي آنکه بداني دوستت خواهم داشت بي آنکه بگويم درد دل خواهم گفت بي هيچ گماني گوش خواهم داد بي هيچ سخني در آغوشت خواهم گريست بي آنکه حس کني در تو ذوب خواهم شد بي هيچ حراراتي اينگونه شايد احساسم نميرد
:
:
:
:
:
:
زندگي به من آموخت که چگونه گريه کنم اما گريه به من نياموخت که چگونه زندگي کنم.....تو نيز به من آموختي چگونه دوست بدارم اما به من نياموختي که چگونه تو رو فراموش کنم
:
:
:
:
:
:
هيچ کس اشکي براي ما نريخت / هر که با ما بود از ما مي گريخت/ چند روزي هست حالم ديدنيست ، حال من از اين و آن پرسيدنيست / گاه بر روي زمين زل مي زنم / گاه بر حافظ تفاءل مي زنم ، حافظ فالم را گرفت / يک غزل آمد که حالم را گرفت / ما ز ياران چشم ياري داشتيم/ خود غلط بود آنچه مي پنداشتيم .
:
:
:
:
:
:
نيش زخم دوست از نيش عقرب بدتر است... پس بزن عقرب که دردش کم تر است
:
:
:
:
:
:
هرگز براي عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهي در انتهاي خارهاي يک کاکتوس به غنچه اي مي رسي که ماه را بر لبانت مي نشاند
:
:
:
:
:
:
يک نصيحت: مواظب خودت باش! يک خواهش: اصلاً عوض نشو! يک آرزو: فراموشم نکن! يک دروغ: تورو دوست ندارم!!، يک حقيقت: دلم برات تنگ شده
:
:
:
:
:
:
آسمان وقف نگاهت گل من...مانده ام چشم به راهت گل من..هرکجا هستي و باشي گويم که خدا پشت و پناهت گل من
:
:
:
:
:
:
تو مثل راز بهاري و من رنگ زمستانم. چگونه دل اسيرت شد قسم به شب نميدانم
نظرات شما عزیزان: